اقتصاد در دو دقیقه!
قسمت بیست و چهارم
تراژدی توده
یک روستای سنتی را تصور کنید که مردم آن از طریق فروش پشم گذران زندگی میکنند و گوسفندهایشان را در چراگاه مشترک نگه میدارند. وضعیت اقتصادی روستا رو به بهبودی میگذارد و تعداد گوسفندها آنقدر زیاد میشود که چمنهای چراگاه هم سریعتر از سرعت رشد مجدد آن چرا میشود. در نهایت، این زمین خالی میشود و دیگر نمیشود گوسفندی را در آن نگه داشت؛ به همین دلیل منبع مالی روستا از بین میرود. این «تراژدی توده» به این دلیل رخ داد که وقتی هر فرد گوسفندان خود را به چرا میبرد، این مسئله را در نظر نمیگیرد که چرای گوسفندان او باعث کاهش علف در دسترس گوسفندهای دیگر کاهش میدهد. ترکیب جمعی عملکرد روستاییها به ضرر آنها تمام میشود؛ اگر آنها توافق کنند که تعداد گوسفندها را محدود نگه دارند، یا شاید از مالیات بر تعداد گوسفندان استفاده کنند، معاش آنها برقرار میماند. همین مسئله تلاش دولت برای تنظیم منابع عمومی مانند آب، جادهها و آبزیان را توضیح میدهد.
میتوانید قسمت قبل را از اینجا و قسمت بعد را از اینجا دنبال کنید.
| نویسنده: بنیامین رضایی |